زرد؛ رنگ رخساره تاکسی‌ها خبر می‌دهد!
تاریخ انتشار: ۱۰ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۰۵۸۱۴
به گزارش خبرگزاری فارس، هوا بس ناجوانمردانه گرم است، پس تصمیم گرفتم تاکسی دربست کنم و زودتر خودم را به خنکای کولر گازی خانه برسانم. یک دستم سایه‌بان پیشانی‌ام شد و دست دیگرم را به نشانه ایست برای تاکسی‌ها دراز کردم؛ یکی دو دقیقه گذشت که تاکسی زردی پیش پایم توقف کرد.
گفتم: دربست، گفت: «سوار شو دخترم».
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
درد بی‌درمون! به موهایش نگاه کردم که تُنُک شده بودند و بعد نگاهم را به دستان پیر و چروکش که روی فرمون بود دوختم، جای کبودی‌های سرنگ دیده میشد. افکار گرماخورده ذهنم، مرا به بخش آنکولوژی‌های بیمارستان برد و «سرطان» که آنجا همچون گرگی در لباس میش کمین کرده است.
مسافتی نرفته بودیم که دوباره به سرفه افتاد، بطری آب را برداشت و چند قُلُپ آب خورد ولی باز هم سرفه‌ها ادامه داشت، اینبار ماشین را کنار زد، پیاده شد و شروع کرد به سرفه. نگاهم را مضطربانه از داخل ماشین به بیرون و به او پرتاب می‌کردم، طولی نکشید که گویا اوضاعش بهتر شد و دوباره سوار ماشین شد.
هنوز ماشین را روشن نکرده بود که با لهجه عربی گفت: «ببخشی دخترم، نمیدونم امروز چرا ایقد سرفه می‌کنم البته پسرم محمد که با دکترم حرف زده، دکتر بش گفته طبیعیه و بعد از چند جلسه شیمی‌درمانی بهتر میشه، خدا کنه که بهتر شم وگرنه کی خرج زنُ بچم رو میده»!
پرسیدم: حاجی سرطان چی داری؟ از آینه نگاهی به عقب انداخت و با یک آهی که گویا از چاهی عمیق برآمده است، گفت: «ریه». یاد یکی از دوستان افتادم، او نیز خواهرش به سرطان ریه مبتلا شده بود و همیشه از مخارج بالا شکوِه و گلایه داشت.
برای همین پرسیدم: حاجی بیمه هستی؟ گفت: «آره ولی چه فایده مگه چقد از خرج و مخارجمو میده. درآمد رانندگی اونم با این ماشین درب و داغون که هر روز یه خرج جدید میزاره رو دستم کفاف زندگیمَم نمیده چه برسه به دوا و درمون این مرض».
نفسی چاق کرد و ادامه داد: «بازم خدا رو شکر که بیمَم، خیلی از همکارام همینم ندارن؛ بیچاره‌ههه»، “ه” آخر جمله‌اش به سرفه‌هایش چسبید، دوباره ماشین را زد کنار، آب خورد، نفس عمیق کشید و سرش را روی فرمون گذاشت.
سکوت بعلاوه نفس‌های عمیق و خش‌دار راننده، همین و بس.
دوبار استارت زد، ماشین روشن نشد، گفت: «یا سید عباس» و دوباره استارت زد، صدای قارقارکش بلند شد. ابو محمد خندید و گفت: «ماشینَمَم مث خودم دیگه قدیمی شده».
از ابومحمد پرسیدم: سختتون نیست بعد از شیمی درمانی کار می‌کنید؟ حداقل یکی دو روز به خودتون استراحت بدید. گفت: «والله سخت که هست، درد بدیه دهنم تاول میزنه، بدنم گُر میگیره ولی باید تحمل کنم، تازه من خو به خودم میرسم ببین کولر زدم، خیلیا کولر روشن نمی‌کنن، میگن خرج بنزینمون زیاد میشه». با حالت گلایه و شکایت ادامه داد: «والله زحمه[به زبان عربی یعنی بخدا زشته]، من که توی گرمای ۵۰…۶۰ درجه زندگی می‌کنم باید همون سهمیه‌ای رو بگیرم که یارو توی تبریز و اردبیل میگیره؛ خو ای چه عدالتیه!».
حرفش را با جمله “درست میگید”، تایید کردم. کمی سکوت کرد و سپس گفت: «نمیدونم این شهر چرا ایجوریه!». با حالتی که خنده قاطی لحنم بود گفتم: چه جوریه حاجی؟ گفت: «والا نگاش می‌کنی هیچی نداره بعد از اور میبینی کلی شرکت و پتروشیمی و نفت داره؛ فقر از سرُ روی شهر می‌باره بعد از اووَر میگن از بنادر استان ایقد میلیارد میلیارد صادرات شده. همه این چیزا رو میبینیم ولی بازم حاضر نیستیم دل بکنیم از این شهرُ استانُ گرماش که انگار خورشیدش بامون پدر کشتگی داره ایجور می‌تابه».
به یکی از خیابان‌های اصلی رسیدیم رو به راننده گفتم: حاجی تو جای شهردار بودی حاضر بودی ۱۰۰ میلیارد بدی از این چراغ تزئینیا که سر پایه‌های برق زدن(منظورم سان لایت و وال واشر بود) بزنی؟ چنان «چی» بلندی گفت که برای لحظه‌ای شوکه شدم. خودش هم فهمید صدایش بلند بوده برای همین گفت: «۱۰۰ میلیاردُ که گفتی انگار برق ۳ فاز بهم وصل کردی یعنی خداوکیلی ۱۰۰ میلیارد دادن اینا رو خریدن؟».
گفتمش بله، در جواب گفت: «یعنی ای همه مصیبت توی شهر ریخته بعد پولا رو دادن لامپ خریدن بزنن به پایه برق! خو پایه‌های برق که خودشون لامپ دارن حالا حتما باید یه چراغی هم پایینشون هی سبز و آبی بشههههه!» باز هم سرفه‌اش گرفت اما دیری نپایید که خوب شد و گفت: «فکر کنم خودمو چش کردم آخه الان توی دلم گفتم والا خوبه دیگه سرفه نمیکنم، احتمالا مغزم گیرپاژ کرد وقتی گفتی مسئولامون ۱۰۰ میلیارد دادن واسه چراغ مِراغ». می‌خندد و می‌گوید:«خداروشکر مسئول نشدم حداقل اون دنیا فقط جواب پس میدم که چرا خورده‌های کرایه‌ها رو پس ندادم».
گفتم: حاجی از مسئولان چه انتظاری یا چه خواسته‌ای داری؟ گفت: «حالا من چیزی بخوام مگه اونا صدای منو میشنون؟». مکث کردم و بعد گفتم: حاجی من خبرنگارم اگه موافق باشی صحبتت رو می‌تونم بنویسم. با تعجب پرسید: «یعنی توی تلویزیون؟» گفتم: نه من فقط می‌نویسم توی موبایل‌ها و کامپیوترها. سوال کرد: «اها خو یعنی مسئولا میخونن؟!» گفتم: ان‌شاءالله که بخونن. کمی مکث کرد و سپس گفت: «خب باشه بنویس بسم الله الرحمن رحیم، بخدا کمرمون شکست زیر این گرونیا تو رو خدا این تورم و رکود و کلا نمیدونم هر چی که هست تمومش کنید، والله زمان جنگ هم ایقد همه چی گرون نبود که الان گرونِ»
بنویس: «ما راننده تاکسی‌ها زحمتمون زیاده اما درآمدمون کمِ، والله رنگمون مث ماشینمون زرد شده از گرونی! کاشکی مسئولا به آدمای مث من بیشتر توجه کنن. همین».
اگرچه من به مقصد و خنکای کولر گازی خانه رسیدم و ابومحمد و تاکسی زردش نیز آنقدر دور شدند که دیگر اثری از زردی نماند ولی قصه ما به سر نرسید. با امیر صفی خانی مدیرعامل سازمان تاکسیرانی اهواز تماس گرفتم. در ذهنم هنوز صدای سرفه‌های ابومحمد و داد و غال موتور ابوطیاره‌اش می‌پیچید، که صفی‌خانی درباره ناوگان تاکسیرانی اهواز گفت: «۹۰ درصد ناوگان تاکسیرانی اهواز فرسوده است».
او ادامه داد: «از هزار و ۹۵۰ دستگاه تاکسی در اهواز هزار و ۷۰۰ دستگاه فرسوده و اسقاطی هستند در حالی که بر اساس استاندارد باید ۱۰ هزار تاکسی در اهواز داشته باشیم؛ از این جهت اهواز رتبه خوبی در بین کلانشهرها ندارد».
مدیرعامل سازمان تاکسیرانی شهرداری اهواز گفت: «از سال ۹۰ تا ۱۴۰۰ آمار نوسازی ناوگان خیلی پایین بوده به طوری که در این یک دهه فقط ۲۰۰ دستگاه نوسازی شده است».
صفی‌خانی با بیان اینکه مهمترین راه برای حل مشکل ناوگان فرسوده اهواز، پای کار آمدن همه مسئولان و صنایع بزرگ استان است، گفت: «صنایع بزرگ استان از جمله نفت، فولاد، نیشکر و پتروشیمی‌ها با در نظر گرفتن و اعطای تسهیلات کم‌بهره و بازپرداخت بلند مدت به رانندگان در قالب مسئولیت‌های اجتماعی می‌توانند به حل این مشکل کمک کنند».
او همچنین گفت:« سال گذشته در راستای تفاهم نامه کشوری که بین اتحادیه تاکسیرانی شهری و کمیته امداد امام خمینی(ره) منعقد شد، ما با پیگیری‌ها توانستیم بیشترین مبلغ وام را به نسبت سایر شهرها برای تعدادی از رانندگان اهوازی بگیریم که از این طریق ۴۰ دستگاه نوسازی شدند و کم کم وارد ناوگان تاکسیرانی اهواز می‌شوند».
مدیرعامل سازمان تاکسیرانی اهواز گفت: «شهرداری لایحه‌ای به شورای شهر ارائه داده که اگر بانک‌ها منابع و تسهیلاتی برای نوسازی ناوگان اختصاص دهند در صورتی که وام اعطایی ۲۳ درصد سود داشته باشد، شهرداری ۱۹ درصد آن را پرداخت می‌کند. این کار برای ۱۵۰ راننده تاکسی در نظر گرفته شده است».
اگرچه صفی‌خانی گفت که تا ایده‌آل فاصله زیاد است و اگر در این راه همه مسئولان کمک کنند نتایج بهتری می‌گیریم این را نیز افزود که بخشی از بهتر شدن اوضاع رانندگان یک موضوع کشوری است که دولت و مجلس باید پیگیری کنند.
وی ادامه داد: «رانندگانی که تا قبل از سال ۹۳ بیمه می‌شدند همچنان از این مزیت بهره‌مند هستند اما افرادی که بعد از سال ۹۳ راننده شدند، بیمه نیستند. بیمه دغدغه رانندگان است البته مکاتبات خوبی در دولت انجام شده به طوری که رئیس جمهور پیگر تخصیص مبلغی در بودجه برای بیمه رانندگان تاکسی است؛ امیدواریم موضوع بیمه رانندگان تاکسی دوباره اجرایی شود».
یاد گلایه‌های ابومحمد از مخارج بالای درمانش افتادم، از صفی‌خانی درباره مساعدت و کمک به این رانندگان پرسیدم که گفت: «یکی از موضوعاتی که در تلاشیم به سرانجام برسانیم، پرداخت یارانه به رانندگان تاکسی برای نوسازی ناوگان است و امیدواریم فرمانداری اهواز این موضوع را به تصویب برساند اگر این کار اتفاق بیفتد تلاش می‌کنیم که همانند دیگر کلان شهرها موضوع بیمه تکمیلی رانندگان تاکسی را نیز به نتیجه برسانیم به این شکل که بتوانیم برای سال ۱۴۰۲ یا ۱۴۰۳ حدود صد نفر از رانندگان فعال را بیمه تکمیلی کنیم، البته این مسئله در بودجه شهرداری لحاظ نشده ولی در صدد هستیم به عنوان یک پیشنهاد مطرحش کنیم؛ امیدواریم اعضای شورای شهر نیز موافقت کنند».
نسیم خنک کولرِ خانه که به صورتم خورد یاد گرمای بیرون و حرف راننده افتادم که چرا سهمیه بنزین بر اساس مناطق مختلف نیست بنابراین از مدیرعامل سازمان تاکسیرانی اهواز درباره سهمیه بنزین پرسیدم و او گفت: «سهمیه بنزین برای همه رانندگان تاکسی در کشور یکسان است ولی قاعدتاً باید سهمیه بنزین متفاوتی برای مناطق گرمسیر از جمله خوزستان، هرمزگان یا بوشهر نسبت به سایر نقاط کشور در نظر گرفته شود».
صفی خانی در آخر گفت: «اگر بخواهیم هزار و ۷۰۰ دستگاه فرسوده ناوگان تاکسیرانی اهواز را نوسازی کنیم به مبلغی حدود ۵۰۰ میلیارد تومان نیاز است».
وقتی صفی‌خانی گفت “۵۰۰ میلیارد تومان”، یاد حرف ابومحمد افتادم که گفت «یعنی ۱۰۰ میلیارد دادن چراغ مراغ خریدن خو این همه بدبختی توی شهر اونا رو حل کنن!». ابومحمد درست می‌گفت با ۱۰۰ میلیارد تومان اعتبار برای چراغ‌های تزئینی، یک پنجم مشکل ناوگان تاکسیرانی اهواز حل میشد.
اگرچه شهر به خدمات مختلف نیاز دارد اما باید یادمان باشد که برای برداشتن سنگ‌ها از مسیر، الماس‌ها را از دست ندهیم. روزها کشدار می‌گذرند و چشمان ابومحمدها با آن جسم و جان آفت زده به مسئولان و ابرصنایع استان خیره شده تا اجازه ندهند ثانیه‌ها با کفش فقیرانه از کنارشان بگذرند تا شاید روزی زردی تاکسی‌ها جایشان را به سبزی جوانه‌های نشاط و آبادی بدهند.
فاطمه طاهری
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: تاکسی راننده تاکسی کرایه تاکسی مدیرعامل سازمان تاکسیرانی ناوگان تاکسیرانی اهواز رانندگان تاکسی ۱۰۰ میلیارد سهمیه بنزین صفی خانی تاکسی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۰۵۸۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکنش تاکسیرانی به فیلم حمل بار عجیب توسط یک تاکسی: راننده متخلف شناسایی و پروند به هیات انضباطی ارسال شد
سرپرست روابط عمومی سازمان تاکسیرانی تهران از شناسایی و ارسال پرونده راننده تاکسی متخلف به هیات انضباطی خبر داد.
به گزارش ایسنا؛ بهنام پاکزاد در واکنش به انتشار ویدئویی در فضای مجازی مبنی بر حمل بار نامتعارف از سوی یک دستگاه تاکسی، اظهار کرد: در چند روز گذشته ویدئویی در فضای مجازی منتشر شده که در آن یک تاکسی اقدام به حمل بار کرده و یک نفر هم روی سقف خودرو ایستاده و از بار مراقبت می‌کند.
وی با بیان اینکه بلافاصله بعد از رویت این فیلم که در تونل امیرکبیر ثبت شده بود، راننده متخلف شناسایی شد، تصریح کرد: راننده ضمن پذیرفتن اشتباه از این اقدام اظهار پیشیمانی کرده است.
سرپرست روابط عمومی سازمان تاکسیرانی تهران با بیان اینکه راننده متخلف به هیات انضباطی معرفی شد، گفت: طبق قانون حمل بار توسط تاکسی‌ها ممنوع است.
پلمب بیمارستان محب مهر به دلیل کشف حجاب صحت ندارد